بیش از یک راه برای تعریف زمینه وجود دارد


بیش از یک راه برای تعریف زمینه وجود دارد

بیش از یک راه برای تعریف زمینه وجود دارد - تصویر 1 از 4
با حسن نیت از UC Berkeley

<،le>اشتراک گذاری
اشتراک گذاری

  • فیس بوک

  • توییتر

  • ایمیل

  • پینترست

  • واتساپ

یا

این مقاله بود در ابتدا منتشر شد بر لبه مش،.

بالا،ه زمان نوشتن این مطلب فرا رسیده است. سال‌ها – در جلسات، گشت‌های درون دانشگاهی و مکالمات غیررسمی – در مورد تالار Wurster دانشگاه کالیفرنیا برکلی که اکنون تالار Bauer Wurster Hall است صحبت کرده‌ام و مردم را تشویق می‌کنم که اهمیت و زیبایی این ساختمان را ببینند و از آن قدرد، کنند. ساختن آن کار آس، نبوده است.

تالار Bauer Wurster خانه دانشکده طراحی محیطی (CED) مدرسه است. در اصل، بخش های معماری، معماری منظر، برنامه ریزی و طراحی را در خود جای داده بود. این ساختمان برای CED طراحی و ساخته شد، کالج جدیدی که در سال 1959 تأسیس شد و این بخش ها را برای اولین بار گرد هم آورد. ویلیام وورستر، که این ساختمان در ابتدا به نام او نامگذاری شد، رئیس موسس کالج و مشتری رویایی ساختمان بود.

من اولین بار در سال 1976 زم، که برای شرکت در دانشکده معماری به برکلی رسیدم، سالن Wurster را دیدم. این ساختمان که در آن زمان کمی بیش از یک دهه قدمت داشت، قبلاً به ،وان یکی از زشت‌ترین ساختمان‌های پردیس شناخته می‌شد، با تکان‌های ویژه‌ای به خاطر اینکه خانه دپارتمان معماری آن بود. من کاملاً آن را اینطور نمی دیدم، اما در استودیوها و ک، های درس ساختمان آنقدر مشغول بودم که نمی توانستم به طراحی آن توجه زیادی داشته باشم. تا جایی که من به یاد دارم، با وجود اینکه معماران دانشکده هنوز حضور داشتند، با ما در مورد ساختمان صحبت ن،د. ما مطمئناً از ویژگی غیرعادی ساختمان آگاه بودیم. من یک بار ع،ی از اوا، دهه 1960 دیدم، زم، که دانش آموزان تصاویر عظیمی را در قفسه های خورشیدی قرار دادند و نمای ساختمان را به یک ماشین فروش غول پیکر تبدیل ،د. اما بیشتر، به مدت سه سال، سالن Wurster را به ،وان یک محل کار مش، شدید تجربه کردم، مک، که در آن معمار بودن را یاد گرفتم و بسیاری از روابط شخصی و حرفه ای نزدیک حرفه و زندگی خود را در آن ایجاد کردم.

بیش از یک راه برای تعریف زمینه وجود دارد - تصویر 3 از 4
با حسن نیت از سالن Wurster

چند سال پس از فارغ التحصیلی، برای کار به وورستر بازگشتم. به ،وان استاد کمکی در گروه معماری در اواسط دهه 1980، در استودیوهای طراحی فارغ التحصیل و کارشناسی تدریس می کردم. من همچنین گروه مطالعاتی برنامه ریزی پردیس به رهبری دین ریچارد بندر را هماهنگ کردم. در بیشتر موارد، من وورستر هال را به همان شیوه‌ای که در دوران دانشجویی داشتم تجربه کردم: کف‌های استودیویی که پر از میز، سیم‌های داخلی، و پروژه‌های دانشجویی بود. آسانسورهای کند؛ دستشویی های مردانه و ،نه به طور متناوب در فرودهای طبقه وسط پله آتش نش، برج. اگرچه من هنوز توجه زیادی به ساختمان نداشتم، نظرات “بدترین ساختمان در دانشگاه” بدون وقفه ادامه یافت و من گهگاه به دفاع از ساختمان برخاستم. همانطور که در دوران دانشجویی داشتم، ساختمان را مک، من، و اجتماعی یافتم و از بودن در آنجا لذت بردم (اگرچه در دفتر طبقه نهم خود اغلب بسیار سرد بودم).

در اوا، دهه 1990، دانشگاه کالیفرنیا برکلی یک تلاش طول، مدت در سراسر دانشگاه، برنامه SAFER را برای اصلاح کمبودهای ،زه ای در تمام ساختمان های خود آغاز کرد. ارزیابی ساختاری تالار Wurster آن را به ،وان “بسیار ضعیف” شناسایی کرد که احتمال دارد در صورت وقوع یک ز،له بزرگ ش،ت بخورد. Wurster یکی از اولین پروژه های برنامه SAFER خواهد بود.

در سال 1997 به وورستر بازگشتم و در دپارتمان معماری مشغول به کار شدم و پس از یک سال یا بیشتر، به ریاست دانشکده رفتم. از جمله مسئولیت های من، مسئولیت هایی بود که ساختمان را به روش های جدیدی برای من مورد توجه قرار داد. من بررسی فضایی سالانه پردیس را برای گروه معماری و ریاست دانشگاه تهیه کردم و کاربری، مساحت و شرایط فضای اختصاص داده شده را شناسایی و مح،ه کردم. برای دفتر ریاست، من یک برنامه جامع ساختم،، مصاحبه با ،نان ساختمان و نقشه برداری از کاربری های ساختمان را توسعه دادم. یک ترم با هر ک،ی که در ساختمان ملاقات می ،د ملاقات کردم و نحوه ،وج از ساختمان را در صورت وقوع ز،له از آن ک، توضیح دادم. با شروع پروژه ،زه نگاری، من در تجزیه و تحلیل برنامه های اضافی و ارزیابی های فنی شرکت کردم. اینکه شرکتی که کار ،زه نگاری را انجام می دهد (EHDD) جانشین یکی از معمار، بود که ساختمان را طراحی کرده بود (Joseph Esherick) به ما کمک کرد تا برخی از اه، طراحان ساختمان را درک کنیم. مهم‌تر از همه برای این داستان Wurster، و برای حرفه‌ام، من برنامه‌ریزی برای جابجایی همه برنامه‌ها و فعالیت‌هایی را که در Wurster اتفاق افتاد، رهبری کردم. من عمیق‌تر به اتاق‌ها و فضاهای ساختمان رفتم، زیرا هر اتفاقی که در هر یک می‌افتاد باید در جای دیگری در طول پروژه ساخت‌وساز تکرار می‌شد.

زم، که در سال 2000 CED را ، کردم تا به ،وان برنامه ریز افزایش جهش در سراسر دانشگاه مشغول به کار شوم، بیش از هر،ی در مورد آنچه در سالن Wurster وجود دارد و اینکه چگونه ساختمان برای کاربرانش کار می کند (یا کار نمی کند) می دانستم. من در هر گوشه و کنار، هر کمد خانه بودم. من وقت گذاشتم و با مردم در دفاتر، استودیوها، آزمایشگاه ها، کتابخانه ها و موارد دیگر صحبت کردم. من زم، را با مهندسان و پیمانکاران برای ارزیابی سیستم های ساختمان و با معماران با توجه به ظاهر ساختمان گذرانده بودم. احساس می‌کردم مالک این ساختمان هستم و حالا، وقتی آن نظرات را درباره ورستر به‌،وان «بدترین ساختمان دانشگاه» شنیدم، به شدت مخالفت کردم. با این حال، من از این دیدگاه حمایت کردم. هنگامی که Wurster به ،وان یک خطر ،زه ای “بسیار ضعیف” شناسایی شد، جامعه طراحی شروع به بررسی ارزش ساختمان کرد. مطالعات مهندسی اولیه برای مقاوم سازی Wurster مداخلات پیچیده ای را با تأثیر بصری و داخلی بسیار توصیه کرد. برخی از رهبران پردیس پیشنهاد ،د که ت،یب و بازسازی ممکن است راهی ساده‌تر و کم‌هزینه‌تر برای رسیدگی به مسائل ایمنی ،زه‌ای Wurster و همچنین زیبایی‌شناسی و برنامه‌ریزی آن باشد. جامعه معماری Bay Area بر خلاف این فکر می کرد و این ساختمان را یک اثر معماری ارزشمند و مهم توسط معماران مهم منطقه خلیج می دانست. این دیدگاه، که من به اشتراک گذاشتم، با حمایت از هزینه‌های کمتر مقاوم‌سازی در مقایسه با جایگزینی، در نهایت پیروز شد.

من موقعیت جدید خود را به ،وان یک برنامه ریز جهش در سراسر دانشگاه شروع کردم و همه چیز را در مورد Wurster می دانستم، اما در مورد سایر ساختمان های پردیس و، به ویژه، بسیار کمی در مورد سایر ساختمان های پردیس در اواسط قرن می دانستم. با گذشت زمان، تقریباً با تمام ساختمان‌های پردیس برکلی آشنا شدم و قدرد، عمیق‌تری از سالن وورستر پیدا کردم.

در زمان بازنشستگی، به‌،وان برنامه‌ریز و معمار پردیس برکلی، ارائه‌ای با دقت در مورد Wurster ارائه کردم که زمان‌های ناگفته‌ای ارائه دادم: تورهای درون دانشگاهی برای AIA، ASLA، و سایر سازمان‌های حرفه‌ای. برای گرایش هیئت علمی جدید هر سال؛ برای روسا و استادان و صدراعظم. من یک تشویق کننده برای Wurster بودم و سعی می‌کردم هربار صحبت کنم تا شخصیت «بدترین ساختمان در محوطه دانشگاه» را از بین ببرم. در مهم، دوران بازنشستگی ام که در تالار وورستر برگزار شد، کارتی به دست دادم که در آن نکات اصلی همیشه در آن صحبت ها بیان می شد.

من همیشه شروع کردم که به Wurster نگاه کنم و آنچه را که من آن را “زمینه ایده ها” می نامم در نظر بگیرم. (گاهی فکر می کنم که آیا باید این عبارت را کپی رایت کنم، من اغلب از آن استفاده کرده ام. من معتقدم که این روشی مهم برای درک تقریباً تمام معماری است، به ویژه، معماری از قرن 19 تا کنون – معماری که دانشگاه های ایالات متحده را تعریف می کند. .) معماری تالار Wurster منع، کننده چهار ایده مهم است که در کنار هم بر اهمیت معماری ساختمان تاکید می کنند. (یکی دیگر از اینها: من معتقدم که بافت چیزی بیش از ویژگیهای فیزیکی آشکار محیط اطراف ساختمان است. پایان نامه طراحی M.Arch من در سال 1979 YWCA Oa،d را که توسط جولیا مورگان طراحی شده بود، به ،وان یک مطالعه موردی برای گسترش تعریف بافت تاریخی مورد استفاده قرار داد. تاریخ اجتماعی فرهنگی، سیاسی و حتی ادبی هنگام طراحی یک ساختمان تاریخی.)

بیش از یک راه برای تعریف زمینه وجود دارد - تصویر 4 از 4
با حسن نیت از سالن Wurster

زمینه ایده های بسیار مهم در درک بائر وورستر هال بر چهار نکته متمرکز بود.

معماران ساختمان: ورنون دمارس، جوزف اشریک و دونالد اولسن. این مردان همگی مدرنیست های اواسط قرن بودند، اما هر کدام به شیوه ای متفاوت به مدرنیسم برخورد ،د. آنها شریک نبودند و در واقع هرگز قبلاً (و هرگز بعد از آن) با هم کار نکرده بودند. همکاری آنها یک بار و تنظیم شده بود (توسط ویلیام وورستر)، چیزی که من اغلب از آن به ،وان ازدواج با تفنگ ساچمه ای یاد می کردم. امروزه در بسیاری از محیط‌ها، حتی گاهی در حرفه‌های طراحی، شاهد این نوع مشارکت‌های منحصر به فرد هستیم. افراد (نه شرکت ها) برای پروژه های فردی بر اساس مهارت ها، علایق و گاهی اوقات خواسته های مشتریان گرد هم می آیند. حتی بدون دانستن چیزهای زیادی در مورد تعاملات شخصی این سه معمار در هنگام کار با یکدیگر، می‌توان گفت که ساختمان یک فرآیند طراحی مش، را نشان می‌دهد – چیزی که امروزه رایج است، اما در آن زمان نوآورانه است.

بی تاثیر نیست که بهترین فضاهای این ساختمان فضاهای دانشجویی است. و طبقات استودیویی کاملاً باز برج. طراحان یادگیری دانش آموزان را در اولویت قرار دادند. گاهی اوقات من این را به‌،وان بازتاب «دموکراتیزه‌سازی آموزش عالی» پس از جنگ جه، دوم توصیف می‌کردم، که منظورم این بود که آموزش عالی برای بسیاری از دانشجویان قابل دسترسی است. معماری درهای خود را به طور گسترده‌تری باز می‌کرد. تالار Wurster، با مناظر وسیع شمال و ج، از طبقه استودیو، بر این باز بودن تأکید داشت. قابل‌توجه، برخلاف دیگر ساختمان‌های پردیس مربوط به همان دوره، دفاتر دانشکده در اینجا جزو بدترین فضاهای ساختمان بودند: کوچک، مش،، و در طبقات پایین، بدون چشم‌انداز.

سپس آن قفسه های خورشیدی، بریز-سولیل وجود داشت. سایه خورشید اکنون امری مسلم تلقی می شود. اما در اوا، دهه 1950 و اوایل دهه 1960، زم، که تالار Wurster قبل از اینکه “پایداری” یک کلمه کلیدی باشد، طراحی می شد، بریس سولیل Wurster یک واکنش قابل توجه – و بسیار غیرمعمول – به سود خورشیدی در ارتفاعات ج،ی و غربی ساختمان بود. بله، بله، خاک بریز بتونی و کنسولی بود. و با اتصال ناکافی، باید به ،وان بخشی از پروژه ،زه نگاری تقویت می شد. اما قابل توجه است که سه مدرنیست واکنشی زیست‌محیطی – شکل‌های بسیار دراماتیک این دستگاه‌های آفتاب‌گیر – یکی از ،اصر تعیین‌کننده طراحی ساختمان نشان دادند.

طراحی رسمی ساختمان – آنچه می بینید – همه اینها را به هم پیوند می دهد. آن سه مدرنیست معماری سرمایه-A را نادیده نگرفتند که ایده ها را به هنر پیوند می داد. عدم تقارن متعادل هندسه ساختمان هم درام (عدم تقارن) و هم آرامش (تعادل) را فراهم می کند. متریال (بتن) جسورانه و امروزی بود و به روش‌های غیرمعمولی، نه تنها برای بریز-سولیل، بلکه در طراحی ساختاری آن نیز استفاده می‌شد. (این طراحی سازه ای که در آن زمان نوآورانه بود، همان چیزی است که نیاز فوری به مقاوم سازی ،زه ای Wurster را به دنبال داشت زیرا مهندسان سازه بیشتر در مورد نحوه رفتار ساختمان های بتنی در هنگام ز،له یاد گرفتند.)

بیش از یک راه برای تعریف زمینه وجود دارد - تصویر 2 از 4
با حسن نیت از سالن Wurster

یک رندر بدون تاریخ و بدون امضا که من از دوره طراحی Wurster دارم، در غرب به ساختمان بین درختی پربرگ و آویزان و جنگلی از گیاهان در زمین نگاه می کند. این ساختمان در نوعی منظره خارق‌العاده و تقریبا رمانتیک قرار گرفته است. معماران مدرنیست Wurster عمیقاً به منظره و اینکه چگونه فضای باز و ساختمان در کنار هم تنظیماتی را برای گردهمایی و اجتماع ایجاد می‌،د – اینجا، حیاط‌های شرق و غرب ساختمان. قصد رندر از این نقاشی هرچه که باشد، من همیشه آن را تأییدی بر درک من از محوطه دانشگاه می‌دانم: این که پردیس گفتگوی میانجی بین چشم‌انداز طبیعی و ساختمان‌ها است. این شاید در ساختارهای هسته ک،یک واضح‌تر باشد. اما در این رندر، ظرافت مدرن وورستر هال جای خود را دارد و بی،ه‌ای درباره طراحی آن می‌دهد که هم ویژگی فیزیکی و هم زمینه ایده‌های آن را در بر می‌گیرد.




منبع: https://www.archdaily.com/994658/theres-more-than-one-way-to-define-context